6 بهمن واست جشن گرفتیم
سلام مامانی این چند وقت شما سر دندون های نیش بالایی که هنوز بیرون نزده کم خواب شدی و منم همینطور گلم ٦ بهمن از ساعت ٦ تا ١٢ واست جشن گرفتیم جالب اینه که شما هم تا ١٢ نخوابیدی و تازه خاله زهره که داشت میرفت میخواستی باهاش بری همه بودند به جز دایی امیر که ماموریت دزفول بود و خاله زینب که آتیلا مریض بود خیلی خوش گذشت فیلمش هست من سعی کردم به مهمونا خوش بگذره که گذشت همه واست یه یادداشت گذاشتند شما هم عاشق آهنگ تولدت مبارک شدی هر جا نشون میده سریع میشنی و بدون پلک زدن تماشا میکنی طاها جونم خاله فاطی و عمه بهناز خیلی کمک کردند واسه شام هم کشک بادمجون و الویه و جوجه و کوبیده و چنجه بودخدا رو شکر پذیرایی عالی بود از بابا خیلی ممنونیم خیلی کمک کرد...
نویسنده :
مامان طاها جون
12:17